English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8432 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
debounce U جلوگیری از محسوس بسته شدنهای نادرست یا جعلی یک کلید یا سوئیچ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
key switch U سوئیچ کلید
timer switch U سوئیچ تایمر کلید برنامه ریزی شده
queen of hearts U کلید درهای بسته
bounce U جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
bounces U جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
bounced U جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
breaks U کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
break U کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
spacer U امکانی در سیستم کلمه پرداز برای جلوگیری از فاصله دار شدن کلمات یا جدا شدن در محل نادرست
balances U خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
balance U خط ارتباطی که از هر سه توسط یک مدار متعادل بسته شده است تا از انعکاس سیگنال جلوگیری کند
de bounce U جلوگیری از تماس با یک کلید که باعث چندین تماس میشود
palnut U مهره نازکی معمولا از جنس فولاد پرس شده که بمنظورافزایش ایمنی و جلوگیری ازشل شدن مهرههای معمولی روی انها بسته میشود
xt U صفحه کلید همراه با IBMPC که اما کلید تابعی دارد که در دوستون در گوشه سمت چپ صفخه کلید قرار دارند
scan U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scanned U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scans U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
de bounce U مدار الکترونیکی که ازانتخاب بیش ازیک کلید که بیش از یک سیگنال ایجاد میکند جلوگیری میکند
option U کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
primary key [کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
options U کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
dip switch U دیپ سوئیچ
programmer's switch U سوئیچ برنامه
igniter switch U سوئیچ احتراق
progarm switch U سوئیچ برنامه
limit switch U لیمیت سوئیچ
electronic switch U سوئیچ الکترونی
starter switch U سوئیچ استارتر
input selector switch U سوئیچ سلکتور ورودی
disconnection switch U سوئیچ قطع کننده
ectuating switch U سوئیچ راه اندازی
hand selector switch U سوئیچ سلکتور دستی
air break swich U سوئیچ قطع شونده هوایی
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
multi section type rotary switch U سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
centrifugal starting switch U سوئیچ راه اندازی گریز ازمرکز
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
shift click U ضرب دکمه ماوس همراه بافشردن کلید Shift صفحه کلید
packets U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
upper case U حروف بزرگ و نشانههای دیگرروی ماشین تایپ یا صفحه کلید که با انتخاب کلید shift دستیابی می شوند
option key [یک کلید معرف روی بعضی ازصفحات کلید]
tangibly U محسوس
patents U محسوس
patent U محسوس
phenomenally U محسوس
patenting U محسوس
tangible U محسوس
phenomenal U محسوس
patented U محسوس
concrete U محسوس
sensible U محسوس
significance U محسوس
repeats U تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
repeat U تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
imitation U جعلی
counterfeit U جعلی
forged U جعلی
apocryphal U جعلی
colorable U جعلی
counterfeiting U جعلی
feigned U جعلی
trumped up U جعلی
imitations U جعلی
trumped-up U جعلی
inventive U جعلی
made up U جعلی
spurious U جعلی
counterfeits U جعلی
made-up U جعلی
counterfeited U جعلی
fictitious U جعلی
colourable U جعلی
bogus U جعلی
sensed difference U تفاوت محسوس
impalpable U غیر محسوس
sense datum U شیی محسوس
inappreciable U غیر محسوس
tangible benefit U سود محسوس
tangible property U دارائی محسوس
Apple Key U کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است
allonym U اسم جعلی
forged document U سند جعلی
pseudograph U کتاب جعلی
forgery U امضای جعلی
forgery U سند جعلی
pseudograph U نوشته جعلی
forgeries U سند جعلی
forgeries U امضای جعلی
sensibly U بطور نمایان یا محسوس
palpably U بطور محسوس یا اشکار
appreciable U قابل ارزیابی محسوس
markedly U بطور برجسته یا محسوس
just noticeable difference U کمترین تفاوت محسوس
inappreciative U غیر محسوس جزئی
perceivable U درک کردنی محسوس
phosphoresce U بدون گرمای محسوس
jnd U کمترین تفاوت محسوس
incorporal U مجرد غیر محسوس
appreciably U قابل ارزیابی محسوس
insensibly U بطور غیر محسوس
n-key rollover [این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
rollover U صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
figment U سخن جعلی اختراع
figments U سخن جعلی اختراع
pseudonymity U جعلی بودن مستعاری
sense switch U سوئیچ حساس کنسول کامپیوتری که ممکن است یک برنامه برای پاسخ گیری به ان سیگنال بفرستد
feels U لمس کردن محسوس شدن
inappreciably U بسیار کم چنانکه محسوس نگرد د
feel U لمس کردن محسوس شدن
sense datum U امر محسوس وقابل تحلیل
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
dispersion U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
NAND function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
non entity U سخن جعلی چیز بی اهمیت
overt act U عملی که در عالم خارج محسوس باشد
alt key U کلید خاص روی صفحه کلید کامپیوتر شخصی برای انجام عملیات خاص در برنامههای کاربردی
key ساختار فایلی که امکان دستیابی داده با استفاده از فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
KSAM U ساختار فایل که به داده امکانی دستیابی توسط فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
printed U کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
print U کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
prints U کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
cock-and-bull stories U داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock-and-bull story U داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock and bull story U داستان جعلی برای تعریف ازخود
function key U کلید عملیاتی کلید تابعی
clicks U انتخاب یک کلید از صفحه کلید
click U انتخاب یک کلید از صفحه کلید
clicked U انتخاب یک کلید از صفحه کلید
to melted in to another form U بطور غیر محسوس تبدیل شکل دادن
enhancing U دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhanced U دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhances U دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhance U دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
at U قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
arrow keys U مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست
gradate U بتدریج و بطور غیر محسوس تغییر رنگ دادن
child window U پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
key استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
qwerty keyboard U ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
inflationary gap U وقتی اقتصاد کشور در حالتی باشدکه اشتغال کامل محسوس بوده
multicast packet U بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
ciphers U رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cyphers U رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cipher U رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
dvorak keyboard U طرح صفحه کلید که کاراتر از طرح صفحه کلید QWEEERTY است
foulest U نادرست
phoney U نادرست
phonies U نادرست
inaccurate U نادرست
crooked U نادرست
inconsequent U نادرست
imprecise U نادرست
phony U نادرست
infirmly U نادرست
out of order U نادرست
unfairly U نادرست
in error <adj.> U نادرست
out of trim U نادرست
fouls U نادرست
inconsecutive U نادرست
unfair U نادرست
false <adj.> U نادرست
wrongful U نادرست
spurious U نادرست
phoneys U نادرست
trumped up U نادرست
dishonest U نادرست
trumped-up U نادرست
unsafe U نادرست
impure U نادرست
out of a U نادرست
amiss U نادرست
false code U کد نادرست
false U نادرست
fouled U نادرست
erroneous U نادرست
foul U نادرست
fouler U نادرست
inexact U نادرست
sinister U کج نادرست
imperceivable U غیر قابل ادراک غیر محسوس
errors U عقیده نادرست
foul play U کار نادرست
jackleg U ناشی نادرست
error U عقیده نادرست
by indirection U با وسائل نادرست
inexactly U بطور نادرست
missatement U گفته نادرست
mispronounciation U تلفظ نادرست
miscue U ضربه نادرست
mistranslation U ترجمه نادرست
paralogism U قیاس نادرست
misconstruction U تفسیر نادرست
Recent search history Forum search
1صفحه کلید فارسی
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1این پیج بزودی بسته خواهد شد
1می خواستم دو جمله زیر را ترجمه کنید
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1Success is not the key to happiness. Happiness is the key to success. If you love what you are doing, you will be successful.
1cartridge
1Let slip package
3معنی کلمه retraction چیست؟
0بسته بندی اجناس صادراتی به چه صورت خواهد بود؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com